
نویسنده با اشاره به رویدادهای آزار و اذبت جنسی زنان در افغانستان به اهمیت سخن گفتن در باره تابوهای جنسی میپردازد که در لفافه عرف و سنت دست نخورده باقی مانده است. از نظر نویسنده وقتی زنان در افغانستان مورد تعرض جنسی قرار میگیرند، قربانیهایی هستند که در جایگاه متهم نشانده میشوند.

زنان در مواجهه با آزار و اذیت جنسی در افغانستان، همزمان قربانی و مجرم پنداشته میشوند. سخن گفتن از آزار و اذیت جنسی در افغانستان همانند بسیاری از تابوهای جنسی دیگر در لفافه عرف و سنت دست نخورده باقی مانده است. یک زن افغانستانی، وقتی مورد تعرض جنسی قرار میگیرد، در جایگاه قربانیای قرار دارد که هر ادعایی، مستقیماً او را به جایگاه متهم اصلی منتقل میکند. زیرا نورم جامعه افغانستانی ‘مردانگی ‘ را به عنوان یک ارزش میپذیرد و ‘زنانگی ‘ را به عنوان ناموس و ‘ملکیت ‘ سرکوب و سرپرستی میکند.
زن قربانی که گویا با حضور در اجتماع، این مردانگی را به چالش کشیده، به طور خودکار از هر نوع افشاگری در مورد آزار و اذیت جنسی بهشدت منع میشود. زنی که شجاعت نادیده گرفتن این هشدار را داشته باشد و زبان به اعتراض باز کند، ناخوداگاه به ‘زن بداخلاق ‘ و ‘زن بدکاره ‘ متهم شده، در نگاه جامعه مایه ننگ و آبروریزی خانواده و قومش خواهد شد. برچسبهایی چون ‘فاحشه ‘ و ‘بدکاره ‘ و ترس از کشته شدن، لت و کوب و آبروریزی خانواده، تضمینی برای سکوت زنان قربانی است.
بدن زن در جامعه افغانستان تابو است، تابویی که هر موضوع مرتبط با آن را تبدیل به تابو میکند. هر چند این موضوع شاید تاریخی به درازی مردسالاری در جهان داشته باشد، اما در افغانستان تجربه چندین دهه جنگ، قدرتگیری گروههای زنستیز، برخورد “ملکیتوار” و ناموسسازی زن، بهشدت این موضوع افزوده است. نزدیک به دو دهه پس از سقوط طالبان و زیر پرچم ‘دموکراسی ‘، هنوز افغانستان یکی از بدترین کشورهای جهان برای زن بودن است.
در دوره پساطالبان، پروژههای ناکام زیادی زیر نام حمایت از حقوق زنان اجرا شده است که کارهای پروژهای و کوتاه مدتی بیش نبوده که با پول و قدرت دونرهای (کمک کنندگان) غربی صورت گرفته است. اما این تلاشها حتی خراشی بر سطح جامعه سنتی و زنستیز افغانستان هم وارد نکرده است. این را تا حد زیادی مدیون فرهنگ زنستیز طبقه حاکمه هستیم که از هیچ تلاشی برای در خانه نگهداشتن زنانشان دریغ نکردهاند.
سیاست ضد زن رهبران سیاسی که نقش اصلی را در اعمال قدرت بر جامعه به عهده دارند، همواره در متن جامعه افغانستان با اتکا به فرهنگ، زور پلیس و حکم محکمه تولید و باز تولید شده است.
خاطره، دختری که سالها مورد تجاوز پدرش قرار گرفته بود، در سال ۱۳۹۴ در گفتگو با رادیو آزادی، چنین از پدرش نقل قول کرد: “به من گفت که برو به دولت عرض کن (شکایت کن)، دولت از من حمایت میکند.” خاطره چنین ادامه میدهد: “قاضی شور و غوغا بر پا کرد. به من گفت که این طفل را چرا نگه داشتی؟ تو باید هم خود و هم کودک خود را میکشتی. تو چرا تا حال زنده ماندی؟”
در جامعه افغانستان، برخورد این قاضی به هیچ وجه تعجببرانگیز نیست، این همان دیدگاه غالبی است که در بستر سنتی و جاهل جامعه شکل گرفته و از حمایت قانون و دستگاه جزایی حکومت برخوردار بوده است. بنابراین، یک زن معترض افغانستانی در حالت عادی، همزمان باید در سه جبهه؛ خانواده ، جامعه و حکومت بجنگد.
زنان افغانستان نه به عنوان شهروندان دارای حق و حقوق، بلکه موجوداتی نامرئیاند که معمولاً در سه مورد احصائیهوار (آماری) دیده میشوند: در میزان مرگ و میر مادران، در افزایش شمار زنان بیوه و در آمار اشتراک زنان در انتخابات.
زنان در افغانستان نه تنها دعوت به اشتراک و فعالیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جامعه نمیشوند، بلکه به دلیل حضور در جامعه سرکوب میشوند. این سرکوب میتواند در قالب آزار و اذیت خیابانی، درخواستهای جنسی در دفاتر و ادارات و برخورد تبعیضآمیز قانون ظاهر شود.
حکومت افغانستان، نگاه کمی و آماری به حضور زنان در هر عرصه داشته است. حکومت با اشاره به اختصاص کرسیهای دولتی و انتخابی به زنان، فخر دموکراسی فروخته و از کشورهای کمککننده امتیاز گرفته است. اما آنچه آشکار است، نشان میدهد که هیچ توجه کیفی به رشد و آگاهی زنان صورت نگرفته است.
طی سالهای گذشته، مبارزه با خشونت علیه زنان یکی از شعارهای اصلی حکومت افغانستان بوده است. تصور میرود که این شعار با تصویب چند ماده قانون و ایجاد یک محکمه خاص، به شکل بسیار سادهای اعمال شود. پیداست که تصویب چند ماده قانون به خودی خود نمیتواند روابط اجتماعی را تغییر دهد.
در جامعهای که حکومت از “در خانه نگهداشتن” و “اتکای اقتصادی” زن به شوهرش حمایت میکند، دلیل موجهی برای سکوت اکثریت زنان جامعه فراهم میکند. چگونه میتوان از زنی که برای لقمه نانی، محتاج شوهرش است، توقع داشت تا در مقابل خشونتی چون لت و کوب به او اعتراض کند؟ هر چند خشونت علیه زنان در افغانستان بیشتر به مواردی همچون بریدن بینی، شکنجه، سوزاندن و… اطلاق میشود. اما قانون حتی در چنین موارد فجیع و آشکاری از زنستیزی دست بر نمیدارد.
حتی زنانی که به خودکفایی اقتصادی نیز رسیدهاند، توان ایستادگی در مقابل خواهشها و تقاضاهای جنسی از سوی افراد و همچنان سالها انتظار و تحقیر در دهلیزهای دستگاه قضایی حکومت را نخواهند داشت.
رسانهها و به خصوص شبکههای تلویزیونی که چشم و زبان دموکراسی نوپای افغانستان به شمار میروند، اکثراً زنان را به عنوان موجوداتی “سکسی”، “شیک” و “زیبا” به کالایی تجارتی تقلیل داده و در مقابل بیننده بیشتر به فروش میرسانند.
تصویری که شبکههای تلویزیونی از زن افغانستانی ارائه میدهند، زن همیشه باید آرایش غلیظ داشته باشد، زیبا باشد و لباسی شیک بر تن داشته باشد. رسانههای یک کشور باید آینه تمامنمای شهروندان آن کشور باشد، اما این آیینه در افغانستان در اکثر موارد، انعکاس نادرستی از زن افغانستانی ارائه میدهند که کاملاً برای یک زن عادی جامعه، بیگانه است. علاوه بر این، نقشی که به زن در برنامههای تلویزیونی داده میشود، در موارد بسیاری نمادین است.
ایستادن زنان در برابر آزار و اذیت جنسی، مبارزهای پیگیر و طولانی میطلبد. شبکههای اجتماعی شروع خوبی برای این مبارزه است، اما نباید تنها به مبارزه در فضای مجازی اکتفا کرد. این مبارزه نباید به کمپین یک هفته و یک ماه تقلیل یابد، بلکه باید شروعی برای خودآگاهی واقعی زنان افغانستان باشد. این خودآگاهی از بستر درد مشترک برمیخیزد و در جنبشی متحد به سوی تولید اندیشه در راه رهایی زنان گام برمیدارد.
بی بی سی
موضوعات مرتبط
همرسانی چگونه میتوانید این مطلب را به دیگران برسانید
مهمترین خبرها
آمریکا معافیت از تحریمهای نفتی ایران را ‘تمدید نمیکند’
روزنامه واشنگتن پست گزارش داده است که مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا، قرار است روز دوشنبه پایان اعطای معافیت از تحریمها برای خرید نفت از ایران را اعلام کند. آمریکا به هشت کشور معافیتی شش ماهه برای واردات نفت از ایران داده بود. خبر تمدید نشدن این معافیت باعث افزایش سه درصدی قیمت نفت در بازار جهانی شده است. 22 آوریل 2019 – 02 اردیبهشت 1398 انفجارهای سریلانکا؛ تعداد کشتهها به ۲۹۰ نفر افزایش یافت 22 آوریل 2019 – 02 اردیبهشت 1398 آمریکا خواستار برگزاری فوری نشست دوحه بین طالبان و دولت افغانستان شد 22 آوریل 2019 – 02 اردیبهشت 1398