فرمول ها ودستاورد های اسلام

از آنجایی که هیچ کس نمی داند خدا کی یا چی است و هیچ علمی هم تا به امروز نتوانسته است ثابت کند که خدا وجود دارد یا وجود ندارد  این نکته بعد از چهارده میلیارد سال از زمان بیگ بنگ یا انفجار بزرگ تا به امروز همچنان مبهم باقی مانده است .

اما در این میان و از یک زمانی  به بعد ۱۲۴ هزار نفر خود را پیامبر و یا نماینده خدا بر روی زمین به مردم معرفی کردند و دوکان برای کاسبی و یا کسب درآمد باز کرده‌اند که آخرین آنها محمد ابن عبدالله ابن عبدالمطلب ابن هاشم ابن عبدالمناف ابن قصی بود .

برای این که کس دیگری بعد از محمدخودرا به مردم پیامبر معرفی نکد و تجارت جدیدی در زمینه دین و دین داری راه اندازی نکند اوخودش را آخرین نماینده خدا و یا آخرین پیامبر بر روی زمین اعلام کرد ودر دوره پیامبری  اش ویا همان قدرتش گروههای شورشی و افراد لات و چاقو کش بیشمار را ساخت و تربیه کرد که بعد از او از میراثش به خوبی محافظت کنند.

اما میراثش چه بود ؟ میراث پیامبر اسلام همان عقاید خودش بود که قسمتش را از دین و مذهب های قبل ازخودش جمع آوری کرده بود و قسمت دیگرش هم افکار وخواسته های جنگ سالارانه و زن ستیزانه ی شخصی خودش بود که درآن زمان بصورت دست نوشته های بین مردم پخش می شدند و33 سال بعد از وفاتش قسمت های از این دست نوشتها جمع آوری شدند و با کمی دست کاری وتغییرات توسط یاران و اطرافیانش در قالب یک کتاب بنام قرآن به بازار ارائه شد. ( به عبارتی به مردم تحمیل شد). این کتاب راز و رمز های فراوانی دارد  که هر کس تا به امروز این کتاب را خوانده وتفسیر کرده است تبدیل به یاغی یا هیولای شده است که دست به خشونت , تجاوز وجنایت های گسترده زده است که در ادامه به تعدادی از آنها خواهم پرداخت.

 (بله هم وطن قرآن کلام وافکار محمد است نه کلام خدا)

میل دارم تفکروفعالیت های تعدادی از افرادی را که قرآن را تقسیر کرده اند وپیامبر را الگو قرار داده اند در جامعه اسلامی افغانستان  بررسی کنم.

 ابتدا اشاره می‌کنم به افرادی که در بخش تدریس و تئوری دین مقدس اسلام در افغانستان فعال هستند و دین مقدس اسلام را به  زور به مردم  می آموزانند.

 ۱  مولانا عبدالقدوس دهقان میفرماید : اسلام نیاز به عقل ندارد. یعنی که ما مسلمانها  بی عقلی را ترجیح می دهیم.

(این شخص از عالمان بزرگ دین مقدس اسلام است)

یکی از معجزات پیامبر که همیشه ملا ها تعریف می کنند این است که روزی کره ماه از یقه پیراهن پیامبراسلام وارد پیراهنش شده است و درداخل پیراهنش تقسیم به دو قسمت شده  و هر قسمت از یک آستین پیامبر بیرون آمده  و دوباره به آسمان رفته و به هم چسبیده است.

اینجاست که این عالمان فریب کار دین اسلام نیازبه یک جامعه ای بی عقل دارند تا آنهارا ساعت ها کنار منبر بنشانند و با این نوع دروغ ها مغزشان را شستشو کنند تا کاسبی شان همیشه پا برجا بماند. باید آدم بی عقل باشد تا این خرافات ها را باور کند وگرنه آدم عاقل اول می اندیشد بعد باور میکند.

۲  الحاج مولوی حیات دین صاحبی می فرماید: پیامبر اسلام گفته است هر شخصی که بو.ل ( گوه) مرا بخورد دیگر هرگز گرسنه نمی شود. در زمان پیامبر اسلام شخصی بنام ایمن بو.ل پیامبر را خورد  و دیکر هرگز گرسنه نشده.  (یعنی که هرکس گوه پیامبر را نوش جان کند دیگر هیچ وقت گرسنه نمی شود) به این معناست که پیامبر اسلام مردم را به خوردن گوه خودش تشویق می کرده است.

(این مولوی شخصی است که قرآن را تفسیر کرده است)

۳  مولوی حیات دین صاحبی می‌فرماید: در قرآن آمده است که غیر مسلمان ها کافرند و کافران انسان نیستند بلکه نجس هستند و آداب و معاشرت با غیر مسلمانان حرام است یعنی که این شخص با نمایندگی از قرآن و پیامبر بین انسانها تفرقه می‌اندازد.

۴مولوی حیات الدین صاحبی همچنان می فرماید: قرآن کریم می گوید: اگر زن های شما از شما تبعیت و پیروی نمی کنند آنها را شکنجه و لت و کوب کنید.

۵ مولوی حیات الدین صاحبی می فرماید: از قول پیامبر اسلام در قرآن آمده است که زن های شما کشتزار شما هستند. به هر شکلی که دوست دارید به کشت زار خود وارد شوید. یعنی به هر شکلی که دوست دارید و با هر چند نفرو از راه های مختلف عمل سکس را بالای زن های تان انجام دهید و زن های تان حق مخالفت کردن را ندارند. (برگرفته از تفسیر فرآن)

۶  مولانا ابوالاسرار عبدالقاهر حفیظ الله از قول پیامبر و قرآن می گوید :

مردان حاکمان زنان هستند و هر کس مرد و زن را برابر اعلام کند و به آنها حقوق برابر بدهد کافر است.

۷  مولانا مجیب الرحمان انصاری از قول قرآن و پیامبر آزادانه فریاد میزند که مسلمانان هیچ وقت حق ندارند با غیر مسلمانان دوست شوند. اگر دوست شوند این دوستی حرام است و خلاف عقاید اسلام است و این افراد کافر میشوند. خون ومال وناموس کافر بر مسلمانان حلال است.

۸  مولانا عبدالرحمان فاتح از قول قرآن و پیامبر می گوید: اگر کسی پنج بار در روز به سمت عربستان خم و راست نشود به عبارتی نماز نخواند  زنش بر او حرام و طلاق است.   ایشان تاکید بر این دارند که به جز اسلام همه انسانهای روی زمین کافر هستند   وتکلیف کافر هم که از نظر اسلام کاملآ معلوم است.

همچنان میلیاردها فتوا و دستورات فریبکارانه ی دیگر از همین عالمان دین اسلام وجود دارد که از افغانستان یک جهنم برای مردم مظلوم این سرزمین ساخته است.

وقتی میراث پیامبر را که همون دین مقدس اسلام هست تحلیل و بررسی می کنیم به این نتیجه میرسیم که محمد هم با همین فریب و نیرنگ ها خودش را نماینده ی خدا بر روی زمین معرفی کرد , با ۱۲ زن ازدواج کرد , هزاران زن دیگر را نیز در همان سرزمین بی سرپرست کرد و با صدها زن ارتباط مخفیانه داشت  و این عمل زشت را به پیروانش نیزبه ارث گذاشت که امروزه افرادی مثل جبارخیل با این که هفت بار ازدواج کرده است و همزمان با ۴ زن زندگی می کند تلاش بر این دارد که قانون داشتن ۱۲ زن  همزمان را در افغانستان تصویب کند غافل از این که بانوان هم انسان هستند و حق انتخاب دارند.

من یک سوال از آقای جبارخیل دارم جناب آقای جبارخیل شما هفت بار ازدواج کرده اید و همزمان با ۴ زن زندگی می کنید.

اگر هر کدام از همین همسران شما هم بخواهند به جز شما با سه مرد دیگر نیز ازدواج کنند و۳ شوهر دیگرشان را به همان خانه ای بیاورند که شما هم در همان خانه هستید و همه با یک دیگر  در یک خانه با هم زندگی کنید وهمه با همدیگرروی یک تخت بخوابید عملیات های شهوت رانی خودتان را انجام دهید آیا شما این اجازه را به آنها می دهید ؟ اگر این اجازه را به آنها نمی دهید پس چرا به عنوان یک انسان این اجازه را به خودتان داده اید؟

شما که تلاش بر تصویب قانون داشتن ۱۲ زن همزمان را در افغانستان دارید آیا به این فکر کرده اید که شاید روزی یکی از همسران شما هم تمایل به داشتن ۱۲ مردهمزمان را پیدا کند؟ در آن صورت جواب شما به همسر شما چه خواهد بود؟ سنگ سارش میکنید ؟یا اجازه میدهید به میل خودش با ۱۲ مرد همزمان زندگی کند؟

اما دیگر پیروان قرآن ومحمد که در بخش عملی دین مقدس اسلام را با زور به مردم تطبیق و اجرا می‌کنند.

۱  گلبدین حکمتیار کسی است که قرآن را تفسیر کرده است ، فهمیده است و درک کرده است. اما تبدیل به هیولای شده  که صدها هزار مرد و زن و کودک معصوم و بیگناه را در دوره جهاد مقدس که از پیامبراسلام به ارث برده است با راکت‌های کورکورانه اش قتل عام کرد و هنوز هم می خواهد به قدرت برسد تا این بار به اضافه مردان زن ها را هم با هدف های که خودش در سر می پروراند به سنگرهای جنگ و جهاد بفرستد. این پیشنهاد را به هنرمند مشهورو محبوب افغانستان خانم نغمه داده بود.

۲  عبدالرسول سیاف یکی دیگر از پیروان و جان فدا های پیامبر و قرآن است که خودش را نماینده اسلام در افغانستان میداند. او می‌گوید تمام کشتارها ، تجاوزها و آتش سوزی هایی که ما بر روی مردم بیگناه و غیرنظامی افغانستان انجام داده‌ایم کلش به دستور پیامبر و قرآن بوده است.  سیاف کسی هست که با افرادش بعد از تجاوز به پسر بچه های خوش صورت و زنان سینه های زنان را می برید و آنها را در روغن داغ می‌انداخت.

۳  یکی دیگر از این چند میلیون پیرو اسلام که پیامبر را الگو و قرآن را راهنمای خودش قرار داده است و کشتارها ، تجاوز ها و قتل عام های گسترده در افغانستان انجام داده است  جنرال دوستم است.

جنرال دوستم در بین جامعه افغان مشهور به گلیم جمع کن می باشد.

او در دوران جهاد مقدس هر شهر یا روستای را که تصرف می کرد مردان آن سرزمین را زنده به گور و با افرادش به زن ها تجاوز می کرد و بعد هم اموال مردم را به غارت می برد. به عبارتی فرش مردم را جمع می کرد. او در دوران جهادش مکان های مخصوص برای سرگرمی داشت که با افرادش زنهای جوان و همینطور پسر بچه های خوش صورت را شب ها تا به صبح می رقصاند و سرگرم عیش و نوش بود.

این قطره ای بود از دریای جنایت کاران افغانستان که از قرآن دستور واز محمد الهام می گیرند و همچون یاقیانی سر کش از لحظه لحظه ی زندگی مردم مظلوم افغانستان برای شان یک جهنم مرگبار و خونین میسازند. مردم افغانستان تک تک این جنایت کاران را به خوبی میشناسند اما ترس از خدای قلابی که عالمان دین مقدس اسلام در مغز مردم چپانده اند  زبانشان را بسته است.

اگر برگردیم به دوران پیامبر اسلام می‌بینیم که تمام این جنایات از همان زمان سر چشمه میگیرند.  طوری که شمشیر یک دم برای کشتن مردم بیگناه برای محمد و یارانش لذت بخش وکافی نبود شمشیر دو دم را اختراع کرده بودند.

قبل از اسلام هیچ کس ۱۲ زن نداشت و در آن زمان مجسمه های از بانوانی مثل (عزا- لات و منات ) ساخته شده بود که مردم احترام خاص به این بانوان قائل می شدند. این نشان می‌دهد که جایگاه زن در زمان قبل از اسلام خیلی بالاتر از امروز بوده است تا اینکه پیامبر اسلام آمد با شهوت رانی هایش ۱۲ زن گرفت و یک فرهنگ پر کابوس را برای مردم به خصوص برای بانوان بنیان‌گذاری کرد.

چیزی دیگری که این روزها زیاد  از عالمان دین اسلام شنیده می‌شود  کلمه (اسلام ستیز) است.

اگر نگاهی به تاریخ اسلام بیندازیم می بینیم که اسلام با (ستیز) شروع شده است.  خود پیامبر پیامبری اش را با چور٬چپاول ٬ دوزدی ٬ راه زنی و غارت شروع کرد. در همان زمان ۳۳ جنگ را راه اندازی و مدیریت کرد. از آن زمان تا به امروز می بینیم که اسلام با همین طرز فکربا تمام دنیا مشکل دارد. و این دنیاست که همیشه مشکلات مردم را حل کرده است. بطور مثال اسلام با حقوق بشر در جنگ است  ٬ با هنر در جنگ است ٬  با موسیقی  ٬ با سینما ٬  با رقص ٬  با مجسمه سازی و با هر چیزی که جلوه ای داشته باشد این اسلام در جنگ است ٬ با مردم جهان در جنگ است  ٬ با شادی و نشاط در جنگ است ٬  با بانوان که نیمی ازجمعیت جهان را تشکیل می دهند مشکل دارد و حق شان را نمی دهد و آنها را در خانه زندانی و جیره خوار دست مردان میکند  ٬ و نکاه جنسی به آنها دارد و از بانوان استفاده های جنسی میکند ٬ اسلام با کلمه استقلال  مشکل دارد ٬ استقلال مالی استقلال جانی استقلال فکری وبه همین خاطر اسلام ( امر به معروف و نهی از منکر) را اختراع کرده است. امر به معروف و نهی از منکر یک فضولی در زندگی دیگران است به طوری که هیچ کس در افغانستان از دست همسایگانش در امان نیست و همه  تلاش بر این دارند که از رمز و رازهای زندگی یکدیگر سر در بیاورند و به زندگی شخصی دیگران سرک بکشند.  اما بعد از اینکه سرها از روی فضولی وارد زندگی دیگران می شود پشت پرده های خیلی از زندگی ها برای دیگران رو می شود که در این میان کینه ها رشد می کنند ٬ حسادت ها پدیدار میشوند ٬ خصومت ها پیدا می شوند و هزاران دشمنی دیگر که بعد از گفتن اولین کلمات پشت سر هم دیگه زنجیر وار ایجاد میشود.   در این شرایط عالمان دین مقدس اسلام میگوید کفار دخالت کرده است. برای منحرف کردن مردم جهاد بر علیه کفار فرض اعلام می کنند. یک همسایه را کفر و دیگری اسلام مینامند و یک خون ریزی جدید شروع میشود.

کمی فراتر به قضیه نگاه کنیم

درکتاب های مختلف و همین طور در اسلام آمده است که خدا انسان را در ایمیج خودش آفرید. اما از آنجایی که هیچ کس خدا را ندیده است و هیچ‌کس صدایش را هم به عربی و یا به هر زبان دیگری نشنیده است و هیچ کس نمی داند که خدا به چه زبانی صحبت می کند و خداهم  روزی سرش را از ابرها بیرون نیاورده است که دستور به انسان‌ها بدهد و بگوید: آهای مردم نوکری این قوم عرب را بکنید معلوم است که همه این داستان بافی ها ساخته و پرداخته  ذهن و تخیلات انسان است .

اگر ۵ یا ۶ میلیون سال برگردم به عقب می‌بینیم که کره زمین سر جاش است. کره ماه یا کره مریخ یا کره ها ی دیگرهم سر جاشون هستند. خورشید سرجاشه درختان هستند گیاهان هستند حیوانات هستند و انسانی وجود ندارد. هیچ کدام اینها هیچ نامی هم ندارند. اما در طول این چند میلیون سال و در سیر تکامل انسان به وجود آمد و شروع کرد به اندازه گیری و محاسبه وتحلیل و برسی و نامگذاری تمام این چیزهایی که وجود  دارد. بعضی ها را ما میبینیم و بعضی ها را چشم ما توانایی دیدنشان را ندارد. اما توسط انسان قابل محاسبه هستند.    تمام این تحلیل ها ونام گذاری ها کاملن به میل انسان انجام شده است.

در یک مقطعی از زمان هم عده ای خدا را بشکل انسان خلق و نام گذاری کرده اند وبه او صفت های انسانی به سلیقه ای خودشان داده اند. محمد هم با سوء استفاده از این خدای شخصی دین اسلام را بنیان‌گذاری کرد. امروزه هر کدام از پیروانش در افغانستان کسب و کارو بازارهای  داغی را برای خودشان را اندازی کرده‌اند.  طوری که هر آخند با پول و قدرت مردم مکان های به نام مسجد یا خانه خدا برای خودش می سازد و داخلش می نشیند و مردم او را مقدس میشما رده و اموالشان را به پایش می ریزند. این امر یک نوع معامله با خدای شخصی محمد است. مردم می‌گویند: خدایا ما پولمان را به راه تو خرج می‌کنیم  و تو به ما پول بده.

از آنجایی که این عمل فقط یک تجارت یک طرف است و فقط مردم هستند که پولشان را به راه خدای شخصی محمد خرج می‌کنند و از طرف خدا ی محمد هیچ پولی دریافت نمی‌کنند روز به روز فقیر و فقیرتر می‌شوند. تا این که نهایتاً مردم برای سیر کردن شکم زن و بچه شان مجبور به دزدی، غارت، چپاول ،دروغ و کارهای غیر اخلاقی و غیر انسانی می شوند.  با این تفکر های مزخرف که همین آخوندها و عالمان دین مقدس اسلام برای مردم ساختند و ترس و وحشت هایی که از خدای شخصی و سلیقه‌ای محمد به زور در مغز مردم  جا داده‌اند مردم را به گروگان گرفته اند. به این وشکل هر بلا و هر جنایتی که دوست دارند با نقل قول هایی از همین خدای شخصی وسلیقه ای محمد بر سر مردم مظلوم افغانستان  می آورند.

  بطور مثال:

حزب اسلامی مردم را قتل عام می کند ٬ به مردم تجاوز می کند ٬ مال و اموال مردم را چپاول می‌کند٬  خانه های مردم را آتش میزند ( به دستور خدا)

حزب وحدت مردم را زنده به گور می کند ٬ به زن ها تجاوز می کند٬ سینه های زن ها را می برد و مردم را زنده از درختان  آویزان می کند (به دستور همین خدا)

وصد ها حزب و گروهای تروریستی و جنگ سالاران دیگری که در افغانستان وجود دارد سالهاست جنایتها ی بی شماری را به مردم مظلوم افغانستان انجام داده اند و هنوز هم دارند انجام می‌ دهند. کلش به دستور همین خدای انسان صفت و سلیقه ای  محمد بوده است.

آخوند به داخل مسجد به طفل سه ساله تجاوز می کند به دستور همین خدای شخصی محمد. 

  (شاید هم خودش بیمار جنسی است)

عالم دین زنهای مردم را برآنها حرام اعلام میکند و به اطلاق می رساند به دستور همین خدا ی شخصی محمد.

همین آخوند ها وعالمان دین مغز جوانان را شستشو میکنند و آنها را به سمت انتحاری می کشانند و در هر انتحاری صدها انسان را می کشند و صدها خوانواده را عزادار میکنند زن ها را بیوه می‌کند و طفل هارا را یتیم  می‌کنند به دستور همین خدای شخصی و سلیقه ای محمد.

تاریخ نشان داده است که بیشترین جنایات ٬ تجاوز ها و آدم کشی ها در افغانستان به نام خدا و به دست خدا شناسان وخدا ساران انجام شده است و بیشترین زجر را مردم مظلوم افغانستان از دست خدا شناسان وخداسازان کشیده اند. طوری که میشود کمونیست ها را در جایگاهای دوم و شاید هم سوم قرار داد.

کسانی هم که از این تجاوزها٬ خیانت ها٬ جنگ ها٬ کشتارها ٬انتحاری ها٬ قعطیی ها ٬غضب یا خشم خدا جان سالم به در می‌برند یا به دست متصب می‌افتند که باید شلاق بخورند و یا به دست آخوند مسجد. او هم داستان های وحشتناک از خدا و دوزخش را با یک عالمه خشم وکابوس چنان به مغزشان می‌چپاند که این افراد دیگر قادر به فکر کردن نیستند. تازه بعد از اینکه از شر این دنیا و از دست این همه آخوند یاقی و متصب  و از دست این همه جنایتکار واین همه خیانت وبدبختی نجات پیدا کرداند بعد از مرگ دوباره شروع میشود.  طبق کفته ها مولانا انصاری بعد از مرگ خدا با نکیر و منکرش میاد استخوان های پوسیده چند میلیارد ساله را جمع می کنه و گوشت‌های پوسیده را از شکم جک و جوناور ها بیرون میکشه وجمع آوری می کند و شروع میکنه به شلاق زدن این گوشت ها و استخوان های پوسیده که تو چرا فلان موقع موسیقی گوش کردی  ٬  تو چرا فلان موقع عاشق دختر همسایه شدی  ٬ تو چرا فلان موقع به سمت عربستان خم و راست نشدی  ٬   تو چرا فلان موقع سنگهای عربستان را پرستش نکردیم  ٬ تو چرا فلان موقع  دروغ های آخوندها را جدی نگرفتیم ٬  تو چرا فلان موقع خندیدی و خوشحال بودی.  اینجاست که سوال پیش میاد  یا خدا خالق نیست و خلق نمی کند و یا اگر خلق می‌کند و شکنجه می کند یک روانی بیش نیست که من راه سوم را باور و پیشنهاد می کنم. یعنی این خدا و داستان هایش ساخته و پرداخته ای ذهن مریض و شهوت ران محمد و عالمان دین اسلام  است. (کمی فکر کنید)

بله هم وطن این خدای شخصی که این  آخوند ها به شکل خودشان ساخته اند و به او صفت های انسانی داده اند نه تنها رحمان و رحیم نیست بلکه ظالم است ٬ این خدای شخصی خدای رحمت و لطف نیست   خدای وحشت و خشونت است ٬ انسان ها را می سوزا ند ٬  این خدا یک داعشی است ٬ کارش سربریدن و پوست کندن و به جهنم انداختن است ٬ علاقه خاص به ترس و وحشت در بین مردم دارد ٬ او استفاده های جنسی از زنان وپسر بجه های خوش صورت میکند ٬ او می‌خواهد دنیا را با ضرب شمشیر و غارت و برده گرفتن کنترل کند .

این ها نقل قول ها و ابزارهای هستند که ۱۴۰۰سال است  همین عالمان دین برای درچنگال گرفتنه مردم به مردم تعریف می کنند و به این شکل مردم را به حسارت گرفتند. همین خرافات ها نشان می دهد که هر آخوند یک کارخانه دروغ و فریب متحرک است.  ملتی که بر روی گنج نشسته است و گنجینه های نیز در سر دارد را سر گذر به گدایی نشانده اند ملت را به سمت بی عقلی٬ بی علمی و بی اندیشه  گی می‌کشانند چون می دانند که هیچ آدم روشنفکری دنبال خرافات های آخوند نمی رود.   چون آخند فقط آخور را میبیند وبس.

قضیه دین قضیه ثابت ٬ ساکت و صامت است در زمان.   اما جامعه متنوع و متحرک است.

دین یک چیزی هست که در یک زمان مشخص و توسط افراد مشخص به طور مثال۱۴۰۰ سال پیش توسط محمد نوشته شده است و دیگر قابل تغییر نیست و اگر تغییر کند ارزش های اعتقادی اش را از دست می دهد. (احکام تغییرناپذیر قرآنی دیگه تغییر نمی کنند)

اما جامعه متنوع ٬ متحرک و مثل آب روان در جریان است و هر روز شکل تازه و شادتری به خودش میگیرد. اگر شما جامعه متحرک را با دین ثابت پیوند دهید وجامعه متحرک را روی دین ثابت پایه گذاری کنید دین تحرکات٬ اندیشه ها و تنوع های جامعه را خنثی میکند وجامعه شکل ثابت به خودش می گیرد. مثل آب ایستاده یک خندق میگندد و بوی کهنگی و پوسیدگی به خودش می گیرد.  پس برای اینکه جامعه مثل گلهای بهاری همیشه تازه بماند اندیشه و تحرکات جدید ایجاد کند باید از دین دور نگهداشته شود.

و گرنه مثل جامعه افغانستان که آلوده به دین اسلام است وهمه تلاش می‌کنند مردم را با زور به بهشت بفرستند  فقط خیابانهای قرمز از خون مردم به نسل های بعدی میراث می ماند. چون هرکس از خدا ودین شخصی خودش محافظت می کند. (آیا خدا ناتوان است و نمی تواند از خودش محافظت کند ؟)

به همین دلیل باید دین از دولت جدا شود و نباید آخوندی که ۶۰ متر پارچه را بر کله پوسیده اش پیچاند است دخالت درساختارو اجرای قانون داشته باشد. نباید قانون جدید توسط عالمان دین نوشته شود چون که عالمان دین به سنگسار می اندیشند ٬ به استفاده های جنسی از زنان می‌اندیشند ٬ به شلاق زدن   می اندیشند ٬ به انتحاری می‌اندیشند ٬  به جنگ های قبیله ای می اندیشند ٬به منافع عربستان می‌اندیشند ٬ به حرام بودن هنر می‌اندیشند ٬ به تجاوز به اطفال می‌اندیشند ٬ به ممنوع کردن آزادی‌ها می‌اندیشند ٬ به کشاندن مردم به سمت بی عقلی می اندیشند ٬ به خوردن بو.ل پیامبر می اندیشند٬  به سوزاندن زنان می‌اندیشند ٬ به این می‌اندیشد که ناموس مردم مظلوم افغانستان را فدای صحابه عرب کند.  اگر یک بی دین قاضی شود فقط به این فکر می‌کند که مجرم چه جرمی مرتکب شده است و جزایش چیست. اما وقتی یک آخوند یا عالم دین قاضی میشود به این فکر می‌کند که آیا این شخص مسلمان است یا غیر مسلمان ٬ آیا این شخص مرد است یا زن‌ ٬ آیا این شخص فقیر است یا ثروتمند ٬ آیا این شخص متعلق به کدام قوم است ٬ آیا این شخص چقدر به ارزش‌های اسلامی پایبند است و نهایتاً می‌خواهد قوانین پوسیده ای اسلامی ۱۴۰۰ سال پیش را اجرا  کند.

مشکل مردم یا مسلمان ها نیستند مشکل قوانین اسلام است.

مشکل احکام قرآنی هستند که ۱۴۰۰سال پیش توسط جنگ سالاران همان زمان نوشته شدن و به عنوان دستورات الهی به مردم یا به بازار عرضه شدند. همین دستورات الهی یا همین احکام قرآنی این روزها ابزارهای هستند برای سنگسار کردن  ٬ لت و کوب کردن و شلاق زدن مردم  ٬ راه اندازی جنگ های قبیله ای به بهانه ای نژاد برتر بین مردم توسط همین عالمان دین. بنابراین نباید هیچ نشانه‌ای از الله مدینه و عربستان در قوانین اساسی افغانستان دیده شود. قانون اساسی افغانستان باید کاملاً بر مبنای دنیای مادی و انسانی نوشته شود نه بر مبنای توهماتی از بهشت و دوزخ و حوریان بهشتی ویا معجزات پوچ ودروغین پیامر چون که در اسلام همه چیز شتری و گوسفندی محاسبه می شود. بعد از اینکه مجرم از فیلتر اسلام گذشت و مراسم زیر میزی و رومیزی را درآغوش اسلام انجام داد جرمش بر مبنای شتر وگوسفند محاسبه می شود. از آنجایی که شتر و گوسفند حیوان و قسمتی از طبیعت هستند دور از ارزشهای انسانی است که این حیوانات معصوم را قربانی هوس های جنایتکارانه اسلام کنیم.  اینها نمونه های کامل و جامع و غیر قابل انکار از تعلیمات قرآن و دستورات رسول و اخلاقیات صحابه هستند.

اسلام در یک جمله

اگر بخواهیم به بطن دین مقدس اسلام پی ببریم آنچه ۱۴۰۰ سال پیش در عربستان رخ داده بود می شود به حکومت داعش , حکومت طالبان تفکرات جباخیل‌ اشاره کرد.

چرا مسلمانان فقیر و فقیر تر می شود.

روانشناسان ثابت کرده اند که اگر انسان ده هزار ساعت در هرحرفه‌ای آموزش ببیند در آن حرف‌ آنقدر استاد می‌شود که آن حرفه را به عنوان یک شغل در هر کجای دنیا در سطح بین الملل می تواند ارائه دهد.  حالا این می تواند یادگیری پیانو باشد یا تحصیلات دانشگاهی. اگر ما یک نوجوان را در نظر بگیریم که از سنین پایین مدرسه میرود و از کلاس اول شروع می‌کند و بعد از ۱۲ سال دیپلم خودش را میگیرد. او در طول این ۱۲ سال بین ۱۰ تا ۱۱ هزار ساعت آموزش می بیند. این دیپلم در همه جای دنیا یکسان و قابل قبول است وشخص می‌تواند با این دیپلم در هر کجای دنیا ادامه تحصیل دهد. اگر ما ۴سال دانشگاه را هم به این مجموعه  اضافه کنیم 

در مجموع می شود ۱۴ هزار ساعت. ما میگیریم ۱۵ هزار ساعت بعد از ۱۶ سال تحصیل در مدرسه و دانشگاه و بعد از۱۵ هزار ساعت آموزش این پسر بچه ای که از صنف اول شروع کرد وامروز تبدیل به یک دکتر، مهندس یا هنرمندی شده است جایگاه مهمی دربین جامعه می‌تواند داشته باشد وقسمتی از نیازهای این جامعه را برطرف کند.

  اما کاری که اسلام با این پسر بچه ها میکند چیست ؟

اولین کاری که پدر بعد از تولد نوزاد انجام می دهند این است که  آخوند مسجد را به خانه می‌آورد تا کلمات عربی مثل (الله و اکبر)که معمولآ برای ریختنه خون استفاده میشود را با صدای بلند به گوش نوزاد فرباد بزند. بیایم یک بار امتحان کنیم. ازیک دوست بخواهیم که با صدای بلند داخل گوشمان فریاد بزند و بعد ببینیم که چقدر می‌توانیم تحمل کنیم. بعدش خود را در جایگاه آن نوزاد قرار بدهیم که چه آسیبی به گوش و مغزی نوزاد وارد میشود. از همان روز آخوند مسجد لحظه شماری می کند تا این که طفل۳ یا ۴ ساله شود. بعد از اینکه طفل به این سن رسید پدرش طفل را به مسجد می برد و تحویل آخوند می‌دهد تا احکام دینی و قرآنی را بیاموزد.  روزهای اول آخوند طفل را کنار خودش می نشاند تا حسابی مشت ومالش دهد. اگر طفل دختر باشد بهتر است و اگر هم پسر باشد باز هم به حال آخوند فرقی نمی کند. اما بعد از اینکه شاگرد های جدیدتر به مسجد می آیند آخوند شاگرد های قدیمی تر را از خودش دورتر می نشاند و شاگرد های جدید را چون تازه گی دارند کنار خودش می نشاند. از همان روزهای اول آخوند مسجد طوری با شاگرد ها برخورد می کند که آنها را به برده های شخصی وسوژه های جنسی خودش تبدیل می کند. به این شکل مسیر و احداف تحصیلی افراد ازمدرسه و دانشگاها تغییر میکند و به مسجد ها کشیده میشود. حالا دیگه افراد بجای ۱۶ ساله مدرسه , دانشگاه و تحصیل داخل مسجد پشت آخوند خم و راست می شوند و احکام تروریستی اسلامی و قرآنی را می آموزند. زمانی که شخص به سن ۲۳ یا ۲۴ سالگی میرسد تبدیل به یک یاقی می شود و با کوله باری از تفکرات و دستورات تروریستی از مسجد آخوند فارغ التحصیل می شود. دروافع می تونست امروزاین شخص یک دکتر یا هنرمند باشد تا مرهمی بر زخمهای جامعه بگذارد. اما با این تفکرات تروریستی راه جهاد را پیش می گیرد ، راه های انتحاری را پیش می گیرد یا اگر شاگرد  زرنگ بوده باشد و دستورات را خوب یاد گرفته باشد فرماندهی گروه های تروریستی یا گروه‌های جهادی می شود. مثل گلبدین یا سیاف یا دوستم یا دیگر تروریست ها  و شروع به قتل عام  , راه زنی , دزدی , کشتار و خون ریزی میکند. آنهایی هم که به این جایگاها نمی رسند تا آخر عمر روزانه هفت و نیم ساعت پشت سر آخند خم و راست می شوند و به خرافات های آخوند گوش می سپارند. یعنی پنج بار در روز و هر بار یک و نیم ساعت. اگر از ۲۳ سالگی تا ۶۳ سالگی حساب‌کنیم میشود چهل سال که شخص پشت آخوند خم و راست شده است و خرافات های آخند  را گوش کرده است. اگر به ساعت حساب کنیم می شود ۱۰۹ هزار و ۵۰۰ ساعت. (۱۰۹۵۰۰ساعت) اگر هر ساعت را با کمترین حقوق یعنی ساعتی ۱۰ یورو حساب کنیم می‌شود یک میلیون و ۹۵ هزار یورو. (۱۰۹۵۰۰۰یورو)

این تازه بعد از ۲۳ سالگی و قبل از ۶۳ سالگی است.

 من چند سوال از هم وطنان عزیزم دارم

 ۱  دوست دارید مبلغ یک میلیون یورو در ۴۰ سال کاری تان درآمد داشته باشید ؟  یا اینکه پشت آخون خمم وراست شده و خرافات های تروریستی آخوند را گوش کنید؟ ( تصمیم با شماست) 

۲ اگر هرکس در جامعه افغانستان یک میلیون یورو در طول ۴۰ سال درآمد داشته باشد آیا باز هم فقر باقی می ماند؟ شاید به این فکر کنید که افغانستان اروپا نیست و  درآمد های ما هم به یورو محاسبه نمی شوند ۵۰ سال پیش افغانستان در سطح اروپا شاید هم بهتر از اروپا بود که همین جنگ سالار ها آمده اند به بهانه محافظت از خدای شخصی و فرستادن مردم به بصورت گروهی به بهشت افغانستان را به این روز انداختند.  

۱۴۰۰سال است که دارودسته روحانیون و الهیون فریاد می‌زنند که اسلام آمده است تا بشریت را بهتر کند اما وقتی به بیو گرافی اسلام و یا به دستاوردهای اسلام نگاه می‌کنیم می‌بینیم که  اسلام نه تنها بشریت را بهتر نکرده است بلکه آمده است وبشریت را به گند کشیده است.

سوال سوم  من از َعالمان دین مقدس اسلام است

آیا فکر نمی‌کنید که فرمول اسلام کلآ از ریشه اشتباه بوده است؟

 چند پیشنهاد به هموطنان خوبم

     ۱  عزیزان من دانه گندم را بگذارید داخل قرآن ببینید گندم سبز و بزرگ می شود و برای شما گندم بار می آورد؟

   ۲  آب را بریزید داخل یک ظرف و بگذارید روی گاز  خاموش. قرآن را بردارید و بنشینید کنار آب شروع کنید به خواندن قرآن ببینید آب بدون آتیش جوش می آید؟

 ۳  تلفن را بگذارید جلوی خودتان شروع کنید به خواندن آیات قرآن ببینید معجزه اتفاق می‌افتد و تلفن بدون شماره گیری به برادر شما وصل می شود؟

نه هموطن هیچ معجزه ای اتفاق نمی‌افتد و هیچ وقت اتفاق نیافتاده است , هیچ تقدیری وجود ندارد , هیچ قسمتی وجود ندارد , هیچ شانس و اقبال وجود ندارد.  تو را اندیشه هایت به همه چیز می رساند اینجاست که( انیشتن) می گوید من از دین و سیاست بیزارم چون اینها فریب و مسائل روزمره هستند. او می‌گوید: من دنبال پیدا کردن رمز و راز ها و باز کردن گره های جهان هستی هستند چون این ها ماندگار هستند. ما در یک جهانی زندگی می کنیم که پر از قانون و رمز و رازهای پنهان است.  برای همسو شدن با جهان هستی باید این قانون ها را شناخت. تمام چیزهایی که دورو بر ما اتفاق می‌افتد برمبنای یک قانون اتفاق می‌افتد. یک علت وجود دارد و یک معلول.  یک چیز علت میشود و یک اتفاقی می‌افتد.  شما باید دانه گندم را بگذارید زیره خاک و مرتب آبیارییش کنید تا آن گندم جوانه زند , سبز شود , بزرگ شود و برای شما گندم بار بیاورد.

شما باید ظرف آب را بگذارید روی آتش تا حرارتش بالا رود و بجوشد.

شما باید شماره مشخص برادرتان را در تلفن تان شماره گیری کنید تا به برادرتان وصل شود. هیچ خدایی دخالت به هیچ کدام از این قانون ها را ندارد هرآنچه آخوند می گوید جز فریب و دروغ چیزه دیکری نیست. شاید روزی مقاله ای در این زمینه هم نوشتم تا بیشتر با قوانین جهان هستی آشنا بشیم. اما فعلا همین قدر کافی است که بدانیم برای رفتن از نقط (الف) به نقطه‌ای (ب) باید تصمیم بگیریم و حرکت کنیم و  فقط به نقطه (ب) فکر کنیم. نگذاریم که کفتارهای بغل خیابان ما را منحرف کنند. ( این قانون است )

برای رسیدن به آرامش باید تصمیم گرفت , زعفران را کاشت , ازش محافظت کرد و در زمان مناسب گلش را چید و استفاده کرد.  هم وطن خوبم آرزوها و رویاهایت را به هدف تبدیل کن , اهدافت را همچون نردبانی طبقه بندی کن ,هر روز به اهدافت نگاه کن , با انگیزه و نگرش مثبت به سمت شان حرکت کن , هر زمان در طول این مسیر دارودسته روحانیون و یا الهیون را دیدی گوشها و چشمانت را فیلتر کند چون که این ها برای تو سم هستند و برای شناخت بیشتر این زالوها فیلم هندی ( PK ) را نگاه کن ودنبال شماره های درست باش, فرصتها را از دست نده و جهانت را طوری که دوست داری بساز ، توخالق جهان خودت هستی  , به خودت باور داشته باش , جهانی که دوست داری را برای خودت خلق کن.

چرا من این مقاله را نوشتم؟

 هدف من از نوشتن این مقاله این نیست که من با کسی دشمنی دارم یا از کسی متنفر هستم . من حتی زنبورهای سمی را هم که از نیش خودشان زر بیرون میرزند دوست دارم. چون قسمتی از این طبیعت هستند چه برسد به انسانها. به عقیده من هر کس حق دارد  حتی به یک سنگ اعتقاد داشته باشد. اگر آن سنگ به او آرامش میدهد و خیلی هم از نظر من خوب هست. اما زمانی که آن سنگ به سمت من پرتاب می‌شود و یا سرم زیر آن سنگ می شود دیگر موضوع اعتقاد داشتن آن شخص به آن سنگ نیست. موضوع آسیب هایی هست که من از  این سنگ دیده ام. اینجاست که موضوع به من مربوط می شود و من حق دارم از خودم دفاع کنم. وقتی آخوند تلاش بر این دارد که عقاید پوسیده اش را بر من تحمیل کند من هم حق دارم نظرم را بگم. من در این مقاله فقط چیزهایی را که در جامعه ما اتفاق افتاده است نوشتم.

و از شما دوست عزیز که این مقاله را تا آخر مطالعه کرده‌اید سپاسگزارم

نویسنده ناصر سروری